فاز اول تغییر
قبلا فهمیدم تغییر چیه و چرا مهمه .. و حالا میریم سراغ فاز اول تغییر
تغییر اولش سخته و این امریست بدیهی! چیزیکه باید بدونیم اینه که تغییر در هر صورت پیش میاد چه ما دوسش داشته باشیم چه نه ! و به هر دلیلی که بخواهیم تغییر کنیم متحمل سختی میشویم .
تاکسی قدیم یا جدید
قبل از اینکه تاکسی های اینترنتی بوجود بیایند ، چیزیکه معمول و روتین بود استفاده از آژانس و تاکسی های زرد یا سبز بین شهری بود و اگر اون زمان کسی میگفت قراره زمانی برسه که با اینترنت به ماشین ها دسترسی پیدا کنیم کسی باور نمیکرد . نکته ای که مهمه اینه که تاکسی هایی که تغییر کاربری دادند ، ازاین تغییرات به نفع خود استفاده و با شرایط جدید وفق پیدا کردند، اما تاکسی هایی که این تغییر رو دوست نداشتند دچار ضرر و زیان هنگفتی شدند.
تاکسی هایی که شرایط جدید رو قبول نکردند و ازش فراری بودند حق داشتند اینطوری رفتار و عمل کنند چراکه مغز انسان تغییررو بعنوان تهدید ادراک و به حساب می آورد ، و به همین خاطر سیستم جنگ و گریزمون فعال میشود.
قدم اول چرا سخته؟
براساس این حقیقت که که ما بطور ذاتی تغییر رو بصورتی تهدید میبینیم ، هر تغییری که تجربه میکنیم چه برنامه ریزی شده باشه چه بی برنامه باشه با سختی هایی همراه هست که دلایل مختلف و متفاوتی دارد.
ترس از ناشناخته ها
همونطور که بیشتر بچه ها از تاریکی میترسند ، مردم بسیاری هم از تغییر میترسند. چرا که باید ریسک کنیم و به سمت ناشناخته ها برویم . این خیلی سخت است تا برای چیزی آماده بشویم که شناختی از آن نداریم.
تغییر زمان و تلاش زیادی میطلبه
تغییر چیزی به تلاش زیادی نیاز دارد و باید با رنج ، ابهام مواجه بشویم وتلاش سختی بطور روزانه انجام بدهیم . بعد از گذاشتن چنین زمان و تلاشی ما میتوانیم به چیزی که میخواهیم تبدیل بشویم و خودمون رو گسترش و رشد بدهیم و زندگی ای که میخواهیم رو بدست بیاوریم. خیلی از مردم انتظار دارند تغییر بلافاصه رخ دهد.
صبور نبودن
برای اینکه میخواهیم نتایج رو به سرعت ببینیم ، نمیتوانیم تلاشی که برای ریشه زدن لازمه رو ببینیم . تغییرکلید نداره که بخواهیم بزنیم و روشنش کنیم . لازمه که برای رسیدن و دیدن تغییرات به آرومی و با مداومت کار کنیم و به این شیوه تغییرات رو در طول زمان میبینیم. وقتی عجله داریم و صبوری نمیکنیم سختی بیشتری رو تجربه میکنیم .
کنترل خود و روتین خسته کننده
کار کردن روی روتین و کارهای روزانه که هر روز باید انجام بدی و اجراش کنی خسته کننده است و نیاز به کنترل خود و نظم نیاز دارد. ادامه دادن به مسیر و کار کردن ممکنه دشوار باشد.
نگران حرف مردم بودن
این چیزییست که خیلی از مردم را سرکوب کرده و مانع از اقدام و عمل شده است. نگرانی برای اینکه مردم چی فکر میکنن چه خانواده چه دوستان ، همسایه ها و چه حتی غریبه های مجازی ! مهم نیست که چقدر براتون تغییر اهمیت داره تا زمانیکه نگران حرف مردم باشید ، نمیتوانید به راحتی به راهتون ادامه بدید.
دیدگاهتان را بنویسید