چه چیزی باعث میشود خودمان را ارزشمند ندانیم؟
یکی دیگر از دام های فکری که ممکنه با آن مواجه بشویم انتظارات بیش از اندازه بدون در نظر گرفتن محدودیت هایمان از خودمان است. برای مثال یک فرد 40 ساله بدون اینکه مسافت های طولانی ای دویده باشد از خودش انتظار دارد تا در دو ماراتن نفر اول بشود و زمانیکه این اتفاق نمی افتد باعث سرخوردگی و نا امیدی از خودش میشود چراکه محدودیت هایی که بوجود دارد را قبول نکرده است و به این ترتیب احساس ارزشمندی این شخص کم می شود.
چه تصویری از خود داریم؟
داشتن تصویر ضعیف از خودمان به این معنی نیست که ما انسان بی ارزشی هستیم بلکه به این معنی است که ما یاد گرفته درباره ی خودمان منفی بافی کنیم و این تصویر ضعیف را برای خودمان بسازیم و طبق آن رفتار کنیم. ما نسبت به توانایی هایمان و کسی که می خواهیم بشویم ، اگاهی داریم . هنگامیکه بین تصویر فعلی و تصویر مطلوبمان ناهمانگی باشد ، احساس ارزشمندی خودمان را زیرسوال می بریم.
خودپذیری
برای رسیدن به تصویر مطلوب آینده مان لازمه اول کسی که الان هستیم را بپذیرم و با خودمان با مهربانی رفتار کنیم . کسی را میشناسید که با دیگران یکسان برخورد کند و حرف دلش را بزند؟ کسی که اعتماد به نفس دارد ولی گستاخ و بی ادب نیست ؟ کسی که به اشتباهات دیگران نگاه متعادلی دارد ، می تواند درست گوش بدهد و حرف بزند ، درست کار و استراحت کند و همواره آرام باشد ؟
ممکن است بگویید چنین آدمی عزت نفس یا اعتماد به نفس بالایی دارد یا خیلی اعتماد به نفس دارد. شخصی که این خصوصیت را دارد ، خودش را همانگونه که هست می پذیرد و وقت ارزشمندش را صرف چیزی که نیست ، نمی کند . او برای رسیدن به خواسته هایش تلاش می کند و از حداکثر توانایی هایش استفاده می کند ولی خودش را دائم با دیگران مقایسه نمیکند و خودش را بابت شکست و اشتباه تحقیر نمی کند .
خودپذیری سالم و ناسالم
بین خودپذیری سالم و ناسالم سه تفاوت عمده وجود دارد . نخست در خودپذیری سالم این حقیقت را می پذیرید که اشکالات مشخصی دارید ، اما به کلی بی ارزش بودن خود را نمی پذیرید . فرض کنیم که شما خود را انسان معیوبی می دانید . این اندیشه منفی جایی برای رشد شما باقی نمی گذارد . زمانیکه خودمان را بپذیریم و اندیشه مثبت :” من انسانی هستم که نواقص فراوان دارم و این را می پذیرم “. جایگزین اندیشه منفی کنیم، با مشکلات موجود برخورد واقع بینانه تری می توانیم داشته باشیم.
تفاوت دوم دراینست که در خود پذیری ناسالم ، عیب خود را غیرقابل قبول در نظر می گیرید. دراین شرایط جای امیدی باقی نمی ماند . اما در خودپذیری سالم قبول می کنید که عیوبی دارید . اما خودتان را به کلی مردود نمی دانید و همیشه جای رشد باقی می ماند .
تفاوت سوم میان خودپذیری سالم و ناسالم ، تغییر در رابطه است. خودپذیری سالم اغلب به رشد اشخاص منتهی می شود . کسانی که به کلی احساس بی ارش بودن می کنند درهای تحول را به رای خود می بندند . اما وقتی کمبود ها و نواقصتان را می پذیرید و عزت نفستان را حفظ می کنید ،انگیزه بیشتری برای تغییر یافتن دارید .
دیدگاهتان را بنویسید